سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قاتی پاتی!!!!
 
لینک دوستان


سلام.به قاتی پاتی  ترین وبلاگی که تا حالا دیدین،خوش اومدید.ما این جا مطالب خوب و متنوع برای شما عزیزان گذاشتیم تا هم دور هم بخندیم و هم از مطالب لذت ببریم.ازتون می خوام به صفحات اختصاصی و دومین وبلاگ خوم به نام  Ask Yamürü(کلیک کن) هم یه سری بزنید.امیدوام خوشتون اومده باشه.برام نظر بزارین فراوون.ممنون که وقتتون رو برا ماهم گذاشتین.


سعی کنید بی اعتنا باشید،غرض رفتن است نه رسیدن،

زندگی کلاف سر در گمی است که راه به هیچ جا نمی برد،

امّا نباید ایستاد،این که می دانیم نخواهیم رسید،باز نباید ایستاد،

وقتی هم که مُردیم...مُردیم به درک...

از استاد بزرگوارم جناب آقای« پیغامی»




mehrdadvojoudi@ymail.com

 facebook/mehrdadvojuodi

royta/mehrdadvojoudi


[ یادداشت ثابت - شنبه 91/2/31 ] [ 6:46 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

بدو بدو در همه!

یارو داشت واسه دوستش تعریف می کرد:آره،چند وقت پیش داشتم تو جنگل می رفتم،که یه دفه یه شیر وحشی هبم حمله کرد،منم نتونستم فرار کنم اونم گرفت منو خورد.

دوستش میـگه:آخه چطوری میـشه؟تو که الن زنده ای و داری زندگی می کنی!! یارو میگه:ای بابا،چه زندگی؟تو ام به این میگی زندگی؟!؟!

خیال...!

یارو زنگ میزنه به دکتر خونوادگیشون،میگه:حال پدرم اصلا خوب نیس بیایین و نگاهی بهش بکنین.دکتره میگه:من پرونده ی بابای شما رو خوب خوندم و می دونم باباتون کاملا سالمه فقط خیال میکنه که مریضه،اصلا جای نگرانی نیس.      بعد از یه هفته دکتر زنگ میزنه به طرف تا حال پدرشو بپرسه میگه:خب،حال پدرت چطوره؟      یارو میگه:والا نمیدونم،فقط از دیروز تا حالا خیال میکنه که مُرده!

دوست داشتن...!

زن از شوهر میپرسه:عزیزم،تو منو دوس داری؟مرد میگه:خب معلومه عزیزم،اگه دوست نداشتم؛چطور می تونستم هر شب بیام خونه پیشت،وقت و عمرمو تلف کنم؟

تولد...!

جمشید از دوستش می پرسه:تو کجا به دنیا اومدی؟      دوستش میگه تو بیمارستان.جمشید میگه:آخی!مریض بودی!؟

قُرص...!

دکتره تازه فارغ التحصیل شده بوده!برا مریضش قرص می نویسه؛میگه:یکی قبل از خواب بخور،یکی قبل از بیدار شدن!

جنگل...!

یارو میره تو جنگل میگه مو شیر و پلنگ،وخوردم!   یکدفهشیر جلوش سبز میشه و نعره میکشه،طرف میگه:مو گاهی وقتا غلط زیادی هم موخوروم.

کمبوجیه...!

معلم:بگو ببینم،کمبوجیه چه جور پادشاهی بود؟      شاگرد:پادشاه بدی نیود،فقط همیشه از کمبود بودجه شکایت داشت!!!

هوا...!

معلم:بگو به غیره اکسیژن چه چیزایی در هوا وجود داره؟     شاگرد:آقا اجازه،کلاغ مگس،پشه و...!!!

منکر و نکیر...!

مردی در حال جان داددن افتاد.وصیت کرد که در شهر،کرباس پاره های کهنه ی پوسیده بطلبند و کفن او سازند.گفتند:غرض از این چیست؟گفت:تا چون منکر و نکیر بیایند،پندارند که من مرده ی کهنه ام،مزاحم من نشوند!!!

جعبه...!

مردی با پسرش سر راه ایستاده بود.پسر از پدر پرسید:بابا در آن جعبه چیست؟پدر گفت:آدم.پسر پرسید:او را به کجا می برند؟گفت:جایی که نه خوردنی است،نه پوشیدنی،نه نان؛نه هیزم،نه آتش،نه طلا؛نه نقره،نه فرش؛نه گلیم.پسر گفت:بابا،یعنی او را به خانه ی ما میبرندا؟!

اگر...!

اعرابی با زنش گفت:اگر خرما و روغن می داشتیم،آردی از همسایه می طلبیدیم و دیگی عاریت می کردیم و حلوا می پختیم!!!

قرض...!

شخصی گفت:از تو دو حاجت دارم.یکی آنکه فلان مبلغ مرا قرض دهی،ودیکر آنکه سه ماه مرا مهلت دهی تا به آهستگی آن ِدین را بگزارم.      گفت:حاجت اول مقدور نیست،اما حاجت دوم به جای سه ماه تو را یک سال مهلت دهم!!!

الاغ...!

الاغ ملاّنصرالدین به چراگاه حاکم وارد شد.حاکم از ملاّ نزد قاضی شکایت کرد.قاضی ملاّ را احضار کرد و گفت:ماجرا را توضیح بده.      ملاّ گفت:جناب قاضی ،فرض کنید شما خر من هستید.من شما را زین می کنم و افسار به شما می بندم و شما حرکت می کنید.بین راه سگ ها به طرفتان پارس می کنند و شما رم می کنید و به طرف چراگاه حاکم می روید.حالا انصاف بدهید من مقصرم یا شما؟!؟!

هیچوقت به یک زن دروغ نگویید...!

مردی با همسرش در خانه تماس گرفت و گفت:عزیزم از من خواسته شده که با رئیس و چند تا از دوستانش برای ماهیگیری به کانادا برویم،ما به مدت یک هفته آنجا خواهیم بود.این فرصت خوبی است تا ارتقای شغلی که منتظرش بودم رو بگیرم...بنابرین لطفاً لباس های کافی برای یک هفته برایم بردار و وسایل ماهیگیری مرا آماده کن.ما از اداره حرکت خواهیم کرد و من سر راه وسایلم را از خانه بر خواهم داشت،راستی اون لباس های راحتی ابریشمی آبی رنگم را هم بردار!

زن با خودش فکر کرد که این مسئله یک کمی غیرطبیعی است اما به خاطر این که نشان دهد همسر خوبی است دقیقاً کارهایی را که همسرش خواسته بود را انجام داد.هفته ی بعد مرد به خانه آمد،یک کمی خسته به نظر می رسید اما ظاهرش خوب و مرتب بود.

همسرش به او خوشامد گفت و از او پرسید که آیا او ماهی گرفته است یا نه؟

مرد گفت:بله!تعداد زیادی ماهی قزل آلا،چند تایی ماهی فلس آبی و چند تا هم اره ماهی گرفتم.اما چرا اون لباس راحتی هایی که گفته بودم را برایم نگذاشتی؟ زن جواب داد:لباس های راحتی رو تو جعبه وسایل ماهیـگیـریت گذاشته بودم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


[ دوشنبه 91/5/16 ] [ 6:50 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

تفاوت های من و رئیسم

وقتی من یک کاری را دیر تمام می کنم،من کند هستم.

وقتی رئیسم کار را طول می دهد،او دقیق و کامل است.

وقتی من کاری را انجام ندهم،من تنبل هستم.

وقتی رئیسم کاری را انجام ندهد،او مشغول است.

وقتی کاری را بدون اینکه از من خواسته شود انجام دهم،من قصد دارم خودم را زرنگ جلوه دهم.

وقتی رئیسم این کار را کند،او ابتکار عمل به خرج داده است.

وقتی من سعی در خلب رضایت رئیسم داشته باشم،من چاپلوسم.

وقتی رئیسم،رئیسش را راضی نگاه دارد،او همکاری می کند.

وقتی من اشتباهی کنم،من نادان هستم.

وقتی رئیسم اشتباه کند،او مانند دیگران یک انسان است.

وقتی من در محل کارم نباشم،در گشت زدن هستم.

وقتی رئیسم در دفترش نباشد،او مشغول انجام امور سازمان است.

وقتی یک روز مرخصی استعلاجی داشته باشم،من همیشه مریض هستم.

وقتی رئیسم در مرخصی استعلاجی باشد،او حتماً خیلی بیمار است.

وقتی من مرخصی بخواهم،باید یک جلسه دلیل و توجیه بیاورم.

وقتی رئیسم به مرخصی برود،باید می رفت چون خیلی کار کرده است!!!

وقتی من کار خوبی انجام می دهم،رئیسم هرگز به خاطر نمی آورد.

وقتی من کار اشتباهی انجام دهم،رئیسم هرگز فراموش نمی کند.


[ جمعه 91/5/13 ] [ 1:10 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

خواندنی های جالب و طنز

*چرا روی آدرس اینترنتی به جای یک w  ،سه تا w   می گذارند؟ **چون کار از محکم کاری عیب نمی کنه!

*اگر اسکلت از بالای دیوار بپره پایین چی می شه؟ **هیچ وقت این کارو نمی کنه چون جیکر نداره!

*چرا مار نمی تونه به مسافرت بره؟ **چون دست نداره واسه خداحافظی تکون بده!

*برای قطع جریان برق چه باید کرد؟ **باید قبض اونو پرداخت نکنیم!             

*نصف النهار چیست؟ **همان شام است که درواقع باقی مانده ی نهاره که برای شام می خوریم!

*آخرین دندانی که در دهان دیده میشود چه نام دارد؟ **دندان مصنوعی!

*چرا دوچرخه خودش نمی تونه بایسته؟ **چون خیلی خسته است!

*اگه کسی قلبش ایستاده بود چی می کنن؟ **براش صندلی می ذارن!

*دارچین چطوری دُرس می شه؟ **وقتی یه چینی رو دار بزنن!

*چرا لک لک موقع خواب یه پاشو بالا می گیره؟ **چون اگه دو تاش رو بالا بگیره،میافته!!

*اگه کسی خیلی سرشناس باشه به نظر شما چی کاره است؟ **آرایشگر!

*اگه تلویزیون روشن نشد چی می کنین؟ **می زنیم کانال دو بعد هُلش می دیم!!!

*شباهت دماسنج با ورقه ی امتحانی چیه؟ **هردوشون وقتی به صفر میرسن آدم می لرزه!

*چرا دود از دودکش بالا میره؟ **چون ظاهراً چاره ی دیگه ای نداره!

*شباهت نون سوخته با آدم غرق شده چیه؟ **هر دوشونو دیر کشیدن بیرون!

*فرق باتری با مادرزن ذر چیه؟ **باتری حداقل یه قطب مثبت داره اما مادر زن هیچ قطب مثبتی نداره!

**چه طوری یه زیر دریایی رو غرق می کنن؟ **یه غواص می ره در می زنه!

*ناف چیه؟ **ناف نمره ی صفری است که طبیعت به شکم بی هنر داده!

*خط وسط قرص واسه چیه؟ **برای اینه که اگه با آب پایین نرفت با پیچگوشتی بره!!!


[ یکشنبه 91/3/28 ] [ 2:22 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

فرق بین دخترهاو پسرها

1.دخترها خیلی دوست دارند جای پسرها باشند اما پسرها اصلا دوست ندارند جای دخترها باشند.

2.اگر یه دختر یک مشکل غیرقابل حل داشته باشه از خونه فرار می کنه اما یه پسر اگه یک مشکل غیرقابل حل داشته باشه اعضای خانواده ای رو از خونه فراری میـده!

3.یه دختر اگه دوتا مشکل غیرقابل حل داشته باشه خودکشی میـکنه اما یه پسر اگه دوتا مشکل غیرقابل حل داشته باشه اعضای خانواده اش رو می کشه.

4.یه پسر اگه سه تا مشکل غیرقابل حل داشته باشه یه هفته افسرده می شه بعد با 3 مشکل کنار میاد و زندگیش رو می کنه اما تاکنون دختری که  3تا مشکل داشته باشه دیده نشده جون هوشون در مرحله دوتا مشکل خودکشی می کنن و به سه تا نمیرسه مشکلاتشون!!!

5.دخترا از پسرا موهاشون کوتاه تره!!!

6.دخترا می خوان سر پسرا کلاه بزارن اما در نهایت سر خودشون کلاه میـره ولی پسرا می خوان سر هر موجود زنده ای که می بینن کلاه بزارن و در نهایت موفق میـشن.

7.نقطه ی قوت پسرا چشماشونه اما نقطه ی قوت دخترا چشم،گوش،ابرو،دماغ و دهن و...هست.

8.دخترا با این که بیشتر از پسرا قوانین راهنمایی و رانندگی رو رعایت می کنن اما خیلی بیشتر از پسرا تصادف می کنن و در هر تصادف ردپای دختر به چشم می خوره.

9.دخترا فکر می کنن بهترین راه برای داشتن یک رابطه ی خوب و مداوم،صداقت و راستگویی هستش ولی پسرا مطمین هستن بهترین راه،دروغگویی و گرفتن سوتی از طرف مقابله.

10.دخترا از درس و مدرسه بیزارند ولی پسرا از درس و مدرسه فراری هستن.

11.پسرا به هم حسودی نمی کنن اما دخترا به هم حسودی می کنن.

12.اگه برادرتون دوست دختر داشته باشه شما سعی می کنین با اون دختر آشنا بشین ولی اگه خواهرتون دوست پسر داشته باشه شما قسم می خورین که هم پسره و هم خواهرتون رو سربه نیست کنین.

13.دخترا زیر حرف زور میرن اما پسرا خودشون حرف زور میـزنن.

14.دخترا زندگی مشترک رو در عشق و صفا و صمیمیت می بینن ولی پسرا در غذا.

15.اگه یه دختر در یک جمع سوتی بده تا آخر دیگه هیچ حرفی نمیـزنه اما پسرا در یک جمع فقط سوتی می دن!

16.یک دختر اگه 24 ساعت با دوست پسرش صحبت نکنه افسرده می شه اما یک پسر اگه 24 ساعت با دوست دخترش صحبت نکنه با اون یکی دوست دخترش صحبت می کنه.«مگه نه؟!؟!؟!»

17.پسرا می دونن جنبش فمنیسم چیه واسه همین ازش متنفرن ولی دخترا نمیـدونن جنبش فمنیسم چیه واسه همسن طرفذارشن.

18.یک دختر اگه با دوست پسرش به هم بزنه دیگه با هیچ پسری دوست نمیشه اما یه پسر اگه با دوست دخترش به هم بزنه با 3-4 تا دختر دیگه دوست میشه!

19.یک دختر اگه توی خیابون پسری ازش بپرسه ساعت چنده؟میگه:ساعت 7.اما یه پسر یه دختر ازش ساعت بپرسه میـگه:ساعت 7 و 2 دقیقه و 29 ثانیه،اینم شماره تلفن من ...0937 سر ساعت 9 منتظر تماستم!!!

20.اگه یه دختر به یه پسر نگاه کنه،پسره فک می کنه که خیلی خوش تیپه.ولی اگه یه پسر به یه دختر نگاه کنه،دختره فک می کنه که پسر چقدر بی چشم و رو هستش.

21.دختر ترشیده میـشه اما پسر بلعکس رسیده تر میـشه.نه؟!؟!

22.بعد از خوندن این مطلب پسرا 2 دقیقه فکر می کنن تا مفهوم مطلب رو بفهمن و چون بعد از دو دقیقه نمی فهمن می زنن زیر خنده و میگن خیلی باحال بود،اما دخترا بعد از خوندن این مطلب 2 ساعت حرص می خورن و فکر می کنن به شخصیت دخترای ایرونی توهین شده و در نهایت چون مفهوم این مطلب رو نفهمیدن به نویسنده اش میل می زنن و فش میدن!!!


[ چهارشنبه 91/3/24 ] [ 11:32 صبح ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

دانشگاه آزاد

سپاس وستایش دانشگاه آزاد را که ترکش موجب بی مدرکی است و به کلاس اندرش مزید بی پولی    !

هر ترمی که آغاز می شود موجب پرداخت زر است و چون به پایان می رسد بس ضرر   !

پس در هر سال دو ترم موجود وبر هر ترمی شهریه ای واجب...!

از جیب و جان که برآیدکز عهده ی خرجش به در آید...

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو مدرک به کف آری و به کارش نبری...

همه مانند تو سرگشته و بیکار و غمین طی شود عمر به بی حاصلی و در به دری!


[ پنج شنبه 91/3/18 ] [ 9:53 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.

آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،از جمله دوستان بد و ناپایدار، برخی نادوست، و برخی دوستدارکه دستکم یکی در میانشان بی‌تردید مورد اعتمادت باشد

و چون زندگی بدین گونه است،برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،که دستکم یکی از آن‌ها اعتراضش به حق باشد،تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.

و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی نه خیلی غیرضروری،تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگه‌دارد

همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با کسانی که اشتباهات کوچک می‌کنند چون این کارِ ساده‌ای است،  بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر می‌کنند و با کاربردِ درست صبوری‌ات برای دیگران نمونه شوی.

و امیدوام اگر جوان هستی خیلی به تعجیل، رسیده نشوی و اگر رسیده‌ای، به جوان‌نمائی اصرار نورزی و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.

بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی زیرا در عمل به آن نیازمندی و برای اینکه سالی یک بار پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: «این مالِ من است» فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!


[ شنبه 91/3/13 ] [ 11:40 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]

Bilirsen her goygurshaginin bitdiyi yerde bir xezine gizlenirmish. Goyqurshaginiizleyib getdim, geldi senin yaninda bitdi. En deyerli xezinemsen, canimsanmenim

گول یاشاماق اوچون سویا، عشق یاشاماق اوچون محبّته، من ایسه یاشاماق اوچون سنه محتاجام

دونیادا هیچ کیمه اینانما، چونکو آغ گولونده کولگه سی قارا اولور

سنی سئودیگیمی هیچ کیم بیلمیر. سادجه قلبیم بیلیر، اودا دیل سیز

سنه بیر گویرچین گونده ریرم.. ئوره گینده سئوگی.. قانادلاریندا خوشبخت لیک.. دیمدی گینده اوپوش وار .


ترکجه اس-ام-اس لر


[ یکشنبه 91/2/31 ] [ 6:39 عصر ] [ مهرداد وجودی ] [ نظرات () ]


.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 4
بازدید دیروز: 6
کل بازدیدها: 50599